تغییرات و پیشرفت های این روز های الیسا
گل نازم الان که دارم این مطالبو برات مینویسم 6 ماه و 14 روزه هستی و کنارم دراز کشیده ای و با خرس کوچولوت بازی میکنی. دیروز رفته بودیم خونه مادر جون اینا واسه اینکه آش نذری داشتن ، شما هم تو بغل پدر جون و با کمکش آش هم زدی،فدات بشم که کلی ذوق کرده بودی و میخندیدی. این کاسه هم ماله من عزیز دلم چند وقتی هم هست که وقتی خونه کسی میریم غریبگی میکنی و وقتی بغلت کنند گریه میکنی.دیروز هم که آش نذری خونه بیتا جون اینا بردیم وقتی رفتیم تو خونشون کلی گریه کردی که مجبور شدیم زود برگردیم بیرون. چند روزی هم هست تلاش میکنی تا بتونی 4 دست و پا بری ،ولی هنوز قدرت بلند شدن ...
نویسنده :
مامان و بابا
1:12