کوتاه کردن موهای دخترم
عشق مامانی ،جمعه 7 تیر ماه رفتیم خونه مادر جون اینا و چون خیلی موهات نامرتب بود پدر جون موهاتو کوتاه کرد.اولش برات پیشبند بست تو هم میخندیدی اما وقتی ماشین موزر را روشن کرد و موهاتو کوتاه میکرد جیغ و گریت کل ساختمونو پر کرده بود، از یه طرف طاقت دیدن اشکاتو نداشتم از یه طرف دیگه هم نمیشد موهاتو کوتاه نکرد چون نصفی از موهات کوتاه شده بود ،خلاصه به هر ترتیبی بود کل موهاتو پدری تونست کوتاه کنه و عروسک منو خوشگلترش کنه.بعد از اتمام کار هم گرفتمت تو بغلم و کلی نازت کردمو بوسیدمت تا آروم شدی و بعدش هم بردمت حموم. ملوس مامان قبل از کوتاه کردن موهاش الیسا جون...
نویسنده :
مامان و بابا
0:53