تعطیلات نوروزی 94
قند عسلم سلام
امسال یکی از بهترین تعطیلات نوروزی رو با هم و در کنار خانواده داشتیم بعد از روزهای اول عید و دید و بازدید روز چهارم از صبح رفتیم سرخون ویلای آقای حسینی و تا عصر اونجا بودیم که واسه ناهار هم بابایی یه جوجه کباب خوشمزه به ما داد و تو هم که کلی با بچه ها بازی و شادی کردی که البته به ما هم خوش گذشت و بعد برای شام هم رفتیم کنار ساحل پارک ولایت . برای تعطیلات آخر عید هم پدر جون هماهنگ کرد از ۱۲ تا ۱۴ فروردین رفتیم جزیره قشم و حسابی بازار خرید و پاساژ گردی گرم بود که خدارو شکر تمام جاهایی که میرفتیم باهامون همراهی میکردی و زیاد لج بازی نمیکردی.فقط زمانی که گشنت میشد دیگه صدای جیغات بود که کل فضا رو پر میکرد ولی خوب بابایی نمیذاشت زیاد گشنتگی طول بکشه و به سریع هرچی میخواستی بابایی برات فراهم میکرد.
نازدردونه مامان بالاخره ۱۵فروردین خیلی زود از راه رسید و من شما با پدر جون اینا اومدیم ساری و مجبور شدیم بابا مهدی مهربونو با عمو شهرام برای مدتی تنها بذاریم تا به امید خدا نینیمون بسلامتی بدنیا بیاد و برگردیم خونمون امیدوارم تو این چند مدت دوری از بابایی برامون سخت نباشه و به امید خدا به خیر و خوشی بگذره.
بعد از اینکه کلی بازی کردی و خسته شدی بابایی کولت کرد و این هم از شکلک هایی که پشت بابایی در می آوردی
وقتی تو یکی از فروشگاه های قشم چشمت به این چرخ دستی افتاد که نای (ماشین ) داشت خوشحال شدی و سریع رفتی داخلش نشستی و بابایی رو صدا زدی و گفتی بیا منو بگردووووون